دوقلوهای ماماندوقلوهای مامان، تا این لحظه: 8 سال و 10 ماه و 4 روز سن داره
زندگی من و بابا.عقدزندگی من و بابا.عقد، تا این لحظه: 13 سال و 25 روز سن داره
بابایی بابایی ، تا این لحظه: 38 سال و 7 ماه و 21 روز سن داره
مامانیمامانی، تا این لحظه: 34 سال و 9 ماه و 6 روز سن داره

خدارو باهمه وجودم حس کردم

روز آدینه ی ما دونفر...

سلام جوجوی مامان عسلم خیلی دلم برات تنگه ولی همش تودلم یه روزنه از نور هست ومطمئنم که به همین زودیا میای تودلم میبینی مامان چقدخوب شده دیگه اصلا اونقد که قبلا غصه میخوردم نیستم و خیلی امیدوارم و میدونم باید اول مشکل خودم حل بشه بعد نینی چون بیاد اول مامان سالم و سلامت بشه بعد یه نی نی سالم میارم مامانی دیروز اصلا حوصله نداشتم تشنگی روم اثر گذاشته بود بابایی هم که ارومیه بود ساعت4رسیدخونه قرار شد عصری بریم بیرون اما نشدبعد یهویی 10دیقه به افطار بابایی گفت النازپاشوبریم شام و بیرون بخوریم پاشدم سه سوته آماده شدم بابایی رفت برای سحریمون نون سنگک خوشمزه خرید اومد بعد دوتایی رفتیم من توماشین با خرما وآبی که از خونه برداشته بودم افطار کردم ....
21 تير 1392

اولین روزه ی ماه رمضون ومنه تنها

                               خدا جون دیشب از ته دل برای زود اما سالم اومدن نی نی نازم دعا کردم و ازت خواستم حاجتمو رواکنی واولین روزه ی امسال رو هم گرفتم ولی بازم تنهام اما انشالله سال بعد یه نی نی نازوتوپول بغلمه آمین نفس مامان سلام عزیزم دوروزه بدجوری خارش  دارم همش اذیت میشم نمیدونم چیکارباید بکنم دیروز قبل ظهربا خاله ژیلا بیرون بودیم رفتیم خرید بعد من برگشتم خونه وسایلامو برداشتم زودی باآژانس  رفتم خونه باباییم چون قرار بود عصری  با زن عمو عمه و مامان بزرگ زینب ب...
20 تير 1392

آخ جووون

نی نی مامان فدات بشه ای کاش دخمل بشی هرچند اصلا فرقی نداره ها ولی اون روز که رفتیم برای نی نی پسرعموی  بابا کادو بخریم یه دست لباس صورتی دخترونه خال خالی سفیددیدیم ای خدا انقدخوشکل بود که نگو به بابایی گفتم تورو خدابخریم گفت الناز اگه از الان بخریم بیشتر بهم میریزی راستم میگفت ولی الان نمیدونم چی میگفتیم یهویی گفت چی میخوای بخرم برات ؟ بهش گفتم نمیدونم بعدیهو گفت میدونم تودلت چی میگذره اون لباس صورتیه رو میخوای؟منم از خدا خواسته گفتم اره اون و یه چی دیگه گفت باشه میخریم اما اگه نی نی پسرشد چی؟گفتم واسه خنده هم شده یه بار تنش میکنیم عکس میگیریم میدیم دختر داداش من یا ابجی داداش تو... خیلی ذوق کردم واسه همین میخوام دخمل باشی تایه ...
15 تير 1392

بازی وبلاگی...

غزاله جونم مرسی ازبابت دعوتت 1.بزرگترین ترس توزندگیت چیه؟ روزی برسه که خانوادمو نداشته باشم 2.اگه 24ساعت نامریی بشی چیکارمیکنی؟ میرم تو دل آدما ببینم واقعا دوسم دارن یاتظاهره 3.اگه غول چراغ جادو توانایی برآورده کردن 5الی12حرف رو داشته باشه چیه؟ عشق و سلامتی 4 .ازمیان اسب و پلنگ وعقاب کدومو دوست داری؟ پلنگ 5.کارتون مورد علاقه ی کودیکت چی بوده؟ وروجک وآقای نجار 6.درپختن کدوم غذا مهارت نداری؟ اونایی که بلدمو خوب میپزم 7.اولین واکنش موقع عصبانیتت چیه؟ جواب طرف و میدم لجبازی هم میدم اگه شوشوکنارم باشه میشینم دل سبر گریه میکنم 8.بامرغ،اورانیوم،دریاوخسته جمله بساز؟ سوار بر مرغ دریایی...
15 تير 1392

داستان داریم ما....

یوهــــــــــــوووو ســـــــــــــلام مــــامـــــانــــــــای گل و نی نی های نــــــاز مخصوصا نی نی نــــــــاز خودم دلم براهمه تنگ شده بود متاسفانه رفتنی یادم رفت وایمکسم رو باخودم ببرم همش میخواستم باشم و بنویسم ،نی نی جونم توبیا ببین چیکارت میکنم همش سرکارم میذاری بابادیگه چیکاربایدبکنم تا توبیای مامان قربونت بشه حالم بدمیشه از این داروها مخصوصا یکیشون که تیاماکس هست واقعا بوی بدی داره مگه چه گناهی کردم اخه اه این بار اخرین باره قرص میخورم هرچندخانم دکترهم گفته که این بار آمپول لطف میکنن مامان جان این چن روز که نبودم خیلی اتفاقات افتاده خوب بد همه جوره.یه روز قبل ازاینکه بریم مسافرت دوشنبه من خونه ی باباایرج بودم و بابا...
15 تير 1392

روز پدر مبارک...

همسر عزیزم روزت مبارک درسته هنوز نی نی نداری که بهت این روز رو تبریک بگه ولی من فعلا نی نی توام     همسرعزیزم بابای نی نی آیندمون عاشقتم تاآخردنیاباهاتم بخاطر صبوری وحوصله ای که درمقابل بدخلقی هام داشتی بخاطر حمایت همه جانبه ات بخاطر مهربونی هات بخاطر دل بزرگی که داری و و و هزاران دلیل دیگه ستایشت میکنم و دنیا دنیا سلامتی و دلخوشی و خشنودی برات آرزو میکنم عزیزم کاش میشد برات بهترین کادوی دنیا یعنی یه نی نی ناز رو میدادم ولی افسوس... ولی عزیزم امیدوارم هنوز.... وخداروشکرمیکنم و سپاسگذارم بخاطر وجود همسری چون تو مهربان   ...
15 تير 1392

طنز...

                از نی نی های این دوره زمونه بعید نیس                                   جالبه   ...
15 تير 1392

ملک خوشکله

سلام خوشکـــــــــــــــــــــــل مامان مامانی امروز یه جورایی نسبت به تو به اومدنت خوشبین تر شدم مخصوصا از بعدظهربه بعد مامان جان توماهواره یه سریالی هست به اسم(ازبوسه تا عشق)برامن خیلی جالبه چون وقتای بیکاریم این فیلمارو تماشامیکنم تواین فیلم یه دخمل خوشکلی هست به اسم ملک دخترلامیا انقدنازوخوشکله که نگو...بابایی دختربچه خیلی دوس داره همه ی باباها دختردوست هستن و دخترا بابایی هستن هرچند برامافرقی نداره که دخمل باشی  یا پسمل  ولی بابایی ازاین ملک خانم خیلی خوشش میاد وقتی میبینتش قندتودلش اب میشه قربونش بشم مامانی عکسای این ملک خوشکله رو میذارم تایادگاربمونن و ...
15 تير 1392

خــــــــــــــــــــــــــــــدایا این یه معجزست

خدایا این حس خوب و از من نگیر من یه حسایی دارم دو روز از وقتم گذشت لک بینی داشتم درد شدید و دل ضعفه... دیگه نمیدونم چی بشه که باورم بیشتربشه برای مستجاب شدن دعاهام خدای خوبی ها خدای بزرگ من هیچوقت تااین اندازه به ا ین خواسته ام نزدیک نشده بودم اما الان مغزکوچیک من میگه که من نی نیی تودلمه واگه تاپسفردا خبری نشد میرم ازمایش خون میدم وهمه چی روشن میشه خدایا ازته دل ازت میخوام بزرگترین آرزومو میکنم  که باخبرای خوش بیام   برای نی نی بنویسم که دعاهای مامانی جواب داده خدا مامان و بابا ی اونم دوست داره و نذاشته که بیشتر ازاین اذییت بشن خدا جون من شکرت میکنم بخاطر همه چی بخاطر  داده ها و نداده هات  من خیلی بی ک...
12 تير 1392

همه چی آرومه من چقد...

درود بر نی نی نــــــــــــــــاز و مامان باباهای محترم نی نی ناز خودم در چه حاله؟ مامان فدات بشه جوجو کوچولوم چن روزی نبودم و ننوشتم خیلی دلم میخواست بنویسم اماانگار حرف و جمله ای توذهنم نبود که ثبت کنم منم و دوجور جوشوندنی که صبح و شب میخورمش آقاهه گفته بود که بعد استفاده ی این جوشوندنی ها شارژ وسرحال میشی و من الان کلی حالم خوشه نانازی امروز با خاله ژیلا(دوست و نفس مامانی)رفتیم بیرون چن ماه بود ندیده بودمش خوش گذشت رفتیم فروشگاه رفاه خرید کردیم اومدیم یه چن تا مانتو دیدیم البته برا خاله زیلا چون بابایی زحمت کشیدن  برابنده روز قبلش پارچه ژرسه و کفش اسپورت خریدن ...و بعدش نهارخوردیم و اومدم خونه یکم کارتوخونه و دوش بع...
12 تير 1392